یک تلنگر در ماجرای غزاله و آرمان
بهطور کلی استقلال و دقت رسیدگی قضایی در پروندههای قتل عمد و در دادگاههای عمومی رعایت میشوند. فرآیند ماجرا آن قدر پیچیده است که اعمال نفوذ سخت است. پلیس و آگاهی، بازپرس و دادستان، دادگاه بدوی رسیدگیکننده با چند قاضی، دیوان عالی کشور و رفتوبرگشتهای فراوان، علنی بودن دادگاه و حضور و موضعگیری وکلا و رسانهها همگی موجب میشوند که اعمال نفوذ استثنا شود.
در ماجرای غزاله و آرمان، پس از یک کشوقوس ۸ساله هفته گذشته، آرمان اعدام شد و دو نگرش متضاد در دفاع از این اعدام یا رد آن نیز در جامعه دیده شد. ولی این ماجرا را چگونه باید مورد توجه قرار داد؟
اولین نکته، پرسش درباره اصل وقوع قتل است. بهطور کلی استقلال و دقت رسیدگی قضایی در پروندههای قتل عمد و در دادگاههای عمومی رعایت میشوند. فرآیند ماجرا آن قدر پیچیده است که اعمال نفوذ سخت است. پلیس و آگاهی، بازپرس و دادستان، دادگاه بدوی رسیدگیکننده با چند قاضی، دیوان عالی کشور و رفتوبرگشتهای فراوان، علنی بودن دادگاه و حضور و موضعگیری وکلا و رسانهها همگی موجب میشوند که اعمال نفوذ استثنا شود.
از این رو شخصا تاکنون با مورد خاصی که خلاف عدالت حقوقی حکم نهایی صادر شده باشد، نشنیدهام. در هر حال این بدان معنی نیست که هیچگاه حکم اشتباهی صادر نمیشود. حقیقت نزد خداست، ولی براساس قانون و شواهد میتوان اجمالا به این نتیجه رسید که چه کسی قاتل است. بنابراین در اصل وقوع قتلها و انتساب آنها به متهمان، چندان جای چون و چرا نیست.
نکته بعدی درباره کودک محسوب شدن مجرم یا قاتل است که این موضوع میتواند محل بحث قرار گیرد ولی در این مورد خاص، ظاهرا و با توجه به قراین ماجرا، دادگاه موضوع پایین بودن سن را به عنوان شاهدی بر عدم رشد در ارتکاب جنایت نپذیرفته است.
مهمترین نکته به قصاص یا عفو مربوط است. جامعه با شدت و حدّت فراوان وارد این پروندهها میشود و نسبت به مجازات فرد حساسیت نشان میدهد و انتظار دارد مطابق این انتطار عمل شود، در حالی که در عمل نقش چندانی در تعیین مجازات و کیفیت آن ندارد. این حضور در پرونده بعضا اثرات منفی میگذارد. شاید یکی از علل رضایت ندادن خانوادههای مقتولین، نحوه مواجهه دیگران با پرونده است؛ گویی که خانواده مقتول موظف هستند که رضایت دهند و اگر ندهند، مرتکب فعل قبیحی شدهاند.
این همان اشتباه مهلکی است که برخی از متهمان و خانوادههای آنان و نیز وکلا یا افکار عمومی به ویژه افراد سرشناس در دفاع از قاتل میکنند و خانواده مقتول را در رنج مضاعف قرار میدهند، در نتیجه خانواده مقتول هم پای خود را در یک کفش میکنند و حاضر به رضایت نمیشوند، حتی اگر از ابتدا دنبال قصاص نبوده نباشند.
در حقیقت اگر کسانی از جمله قاتل و خانواده او خواهان گذشت و عدم اصرار بر قصاص هستند، باید تمام حق را به خانواده مقتول داده و با آنان همدلی کرده و از آنان دلجویی نمایند. هیچ نگاه مثبتی به قاتل را نباید ترویج کرد. در واقع قاتل باید اظهار پشیمانی جدی کند. صادقانه درصدد جبران برآید. اینکه تا آخر و خلاف برداشت دادگاه و کارشناسان قتل را انکار کند، نتیجهای جز تحریک و اصرار خانواده مقتول بر قصاص ندارد.
همیشه باید خود را به جای خانواده مقتول قرار داد و احساس آنها را درک و با آنان همدلی کرد. درخواست عدم قصاص از قاتل هنگامی موجه است که او صادقانه پشیمان شود و درصدد جبران برآید. البته اگر معتقد است که مرتکب قتل نشده است، باید بتواند و میتواند تمام نقاط ابهام را به خوبی رفع کند و امید به تبریه نیز داشته باشد.
گام اول برای درخواست قصاص از سوی خانواده مقتول، همراهی بدون قید و شرط همگان با آنان و محکوم کردن جنایت رخ داده است. این کار درد و رنج آنان را کاهش میدهد و انگیزه آنان را برای قصاص تضعیف میکند. اتفاقا طبقات پایین جامعه این قاعده را خوب میفهمند. قرار نیست خانواده مقتول مجبور به گذشت شود و درد مضاعفی را تحمل کند و بدهکار محسوب شود. این اشتباه مهلکی است که شاهد تکرار آن هستیم.
عبدالصمد خرمشاهی در خصوص تعویق مجدد اجرای حکم آرمان عبدالعالی، اظهار کرد: ظاهراً این تعویق اجرای حکم اختصاص به آرمان نداشته است و حالت عمومی داشته و چند نفری که باید حکم اعدام برایشان اجرا میشد، اجرای حکمشان به تعویق افتاده است یعنی اختصاصی در مورد موکل نبوده است.
طبق آنچه که از قبل اعلام شده بود قرار بود سحرگاه چهرشنبه آرمان به اتهام قتل غزاله قصاص شود اما باز هم با توقف اجرای حکم او به بند عمومی زندان رجایی شهر منتقل شد. در یک هفته گذشته این سومین مرتبه ای است که این جوان برای اجرای حکم به قرنطینه منتقل شده و ساعتی پیش از اجرا، حکم متوقف میشود.
آرمان ۲۶ ساله متهم است که هفت سال و نیم قبل دختر مورد علاقه اش غزاله را زمانی که فهمید حاضر نیست با وی بماند و می خواهد به خارج از کشور برود با میله بارفیکس کشت و در این سالها جسد مقتول پیدا نشد.
شرط عجیب مادر غزاله برای بخشش آرمان
آرمان ۲۶ ساله متهم است که هفت سال و نیم قبل دختر مورد علاقه اش غزاله را زمانی که فهمید حاضر نیست با وی بماند و می خواهد به خارج از کشور برود با میله بارفیکس کشت و در این سالها جسد مقتول پیدا نشد.
در حالی که او از عصر دیروز به قرنطینه منتقل شده تا صبح فردا پای چوبه دار برود، عادل فردوسی پور برای نجات آرمان، دو ساعت با خانواده غزاله در دادسرای جنایی تهران به گفت و گو نشست اما خانواده مقتول راضی به رضایت نشدند.
پدر غزاله در جمع خبرنگاران گفت: وقتی توقف اجرای حکم در هفته گذشته را پرسیدیم به ما گفتند مشکل در پرونده اعدامی های دیگر که قرار بوده همزمان با آرمان قصاص شوند، باعث لغو اجرای حکم شده است. دراین سالها خواب دخترم را بسیار دیدم اما هیچ وقت به من و همسرم درخواب حرفی نزد که با قاتل او چه کنیم. ای کاش به ما در خواب می گفت قاتل را ببخشیم یا نه. اگر می گفت طبق خواسته او عمل می کردیم.
وی افزود : آرمان ناگفته های زیادی در باره قتل دخترم بردل دارد که ای کاش حرف می زد . حالا که می خواهد اعدام شود به یقین همه رازهای پنهان را با خودش می برد . من وهمسرم دو ساعت در دادسرای جنایی تهران در حضور سرپرست دادسرا با عادل فردوسی پور که مجری برنامه فوتبالی نود بود حرف زدیم . او درباره دو پرونده قتل برایمان حرف زد که پادرمیانی کرده ورضایت گرفته است . فهمیدیم که آن دو اعدامی در یک دعوا و مشاجره ناخواسته مرتکب قتل شدند. اگرآرمان هم دخترم را قربانی یک خشم یا یک دعوای معمولی می کرد شاید اکنون می شد به اوفرصت داد ودرباره بخشیدن وی حرف زد.
پدر داغدیده ادامه داد:ما قاطعانه خواستاراجرای حکم قصاص آرمان هستیم. هرچند خانواده اش دوباره نزدمان آمده وبرای جلب رضایت تلاش کردند که بی فایده بود .مدام گفته های ضد و نقیضی درفضای مجازی منتشر می شود که می گویند دخترمان زنده است. اگر زنده بود چرا در این سالها سراغمان نیامد؟
منبع: اعتماد