عجایب و غرایب یا شایعه برای آینده نیمکت استقلال
شایعات در فوتبال ایران اغلب نه فقط خبری است که صحت آن تأیید نمیشود، بلکه در پس خود میخواهد در یک کار اختلال پدید بیاورد.
فرهاد مجیدی فصل بعد نیز طبق قراردادش سرمربی استقلال است، اما شایعه درباره تغییرات در نیمکت استقلال مطرح میشود، شایعه مذاکره برای تعیین سرمربی فصل میچرخد و این فقط شایعه نیست، بلکه یک بازی برای اختلال در مسیر استقلال به نظر میرسد.
حوصلهای برای پردهپوشی باقی نمانده است، اما از طرح نامها پرهیز کنیم. شاید افتخارات سوژه شایعات در دو دهه اخیر به این شایعات وجهه میدهد، اما واقعیت را باید با نگاه به چند نکته بدیهی جستوجو کرد.
در باشگاه استقلال هیچکس از هیأت مدیره نمیتواند پیشبینی کند که در پایان فصل همچنان در این باشگاه حضور دارد، حتی پیشبینی درباره اینکه هیأت مدیره و مدیرعامل استقلال تا یک ماه دیگر به کارشان ادامه دهند، سخت است. با تغییرات در وزارت ورزش و جوانان در دولت جدید، رئیس مجمع استقلال وزیر جدید ورزش و جوانان خواهد بود، هیأت مدیرهاش را طبق سلایق جدید میچیند و مدیرعامل انتصاب میشود. اینکه تمام این تغییرات را نادیده بگیریم و درباره انتخاب مربی جدید در فصل آینده حرف بزنیم، دور از واقعیتهای جاری است.
فرهاد مجیدی پس از محمود فکری برای یک و نیم فصل سرمربی استقلال شد. او با میانگین امتیاز ۲ در لیگ برتر توانست نسبت به میانگین ۱.۶ محمود فکری پیش برود، مراحلی از جام حذفی را با موفقیت پشت سر بگذارد و در مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا صدرنشین شود. اگر میانگین ۲ امتیاز دوره مجیدی را در تمام فصل برای استقلال در نظر بگیریم، امروز استقلال یکی از ۳ تیمی بود که شانس قهرمانی داشتند. این نکته را نیز فراموش نکنیم که استقلال در دوره مربیگری مجیدی در ۳ جام با فشردگی بسیار جنگید، اما در نیم فصل اول و در شرایط مالی بهتر و فشردگی کمتر، استقلال فقط در لیگ بازی میکرد. تمام این نکات، اما نه به مفهوم تمجید از دوره مربیگری فرهاد مجیدی، بلکه روایتی ساده از این دوره است.
برسیم به اختلافات خانمانسوز در استقلال. محمود فکری اگرچه از استقلال برکنار شد، اما هرگز جدل بزرگی را با مدیران باشگاه تجربه نکرد، بلکه این تشخیص هواداران و روزنامهنگاران بود که در نقد او گفتند و نوشتند. استقلال، اما در نیمفصل دوم تا بخواهید تنشهای ویرانگر را تجربه کرده است. آنچه بین مدیریت باشگاه و فرهاد مجیدی گذشته است، جز تخریب استقلال هیچ حاصل دیگری ندارد، اما استقلال همه این کارشکنیهای درونی را تاب آورده و در نتیجهگیری هم ناکام نیست.
فرهاد مجیدی به این دلیل مورد حمایت طیف گستردهای از هواداران استقلال است که مطالبات او برای ارتقای کیفی تیمداری در استقلال را لازم میدانند. کار به جایی رسیده است که پاداشهای بازیکنان را هفته به هفته سرمربی میپردازد و باشگاه خبرش را منتشر میکند! این یک بیمسئولیتی است. فرهاد مجیدی بیش از آنکه بابت نتایجش مورد حمایت طیفی از هواداران باشد، به دلیل نظم و امکاناتی که طلب میکند و کوشش برای اصلاح ساختار باشگاه مورد پسند است.
در چنین بلبشویی عجیب است که درباره انتخاب سرمربی فصل بعد استقلال شایعهای ساخته شود، در حالیکه مبنای منطقی ندارد و تنها وجهه و کارنامه گذشته سوژه شایعه به آن اعتبار میدهد.
استقلال پیش از آنکه برای فصل آیندهاش سرمربی جدید بخواهد، هزار و یک چیز دیگر میخواهد که در تأمین آنها ناتوان است. از عجایب و غرایب است که برای این استقلال دنبال سرمربی جدید باشند.
منبع: خبرآنلاین
ارسال نظر