بسم الله الرحمن الرحیم
همه آنهایی که شبنامه منتسب به جمعی از خبرنگاران صدا و سیما در نقد معاونت سیاسی را خواندهاند
سلام علیکم
بدیهی است که به دیدگاهها و عملکرد هر کسی میتوان نقد وارد کرد و انتقاد، حق همه زیردستان و زبردستان است. تحولات معاونت سیاسی در دو سال گذشته در امور داخلی معاونت، نحوه انتخاب و پردازش سوژهها و نیز تعامل با خارج معاونت تحولات عمیقی بوده و از ابتدا نیز برای همه معلوم بوده که نقد و انتقادهایی را به دنبال خواهد داشت.
اما آنچه اخیرا در شبنامهای مجازی به عنوان «نامه سرگشاده جمعی از کارکنان و خبرنگاران صدا و سیمای جمهوری اسلامی به مقام معظم رهبری» منتشر شده، بیشتر از آنکه انتقاد از نقاط ضعف عملکرد معاونت سیاسی در دو سال گذشته باشد، در محترمانهترین تعبیر خواسته یا ناخواسته تخریب نقاط قوت این دو سال است. از این رو خواندن این چند سطر برای روشن شدن بهتر امور خالی از لطف نیست.
یکی از سیاستهای معاونت سیاسی در دو سال اخیر در حوزه محتوا، کنار گذاشتن دیدگاههای شخصی سردبیران و خبرنگاران در انتخاب سوژههای موضوعی، و ضرورت انتخاب سوژه از میان قوانین و دستورالعملهایِ قانونیِ لازمالاجرایِ اجرا نشده بوده است. قوانین و دستورالعملهایی که در ادبیات داخلی معاونت سیاسی به آنها اسناد بالادستی گفته می شود.
این انتخاب راهبردی موجب شده در خارج سازمان صدا و سیما، صدای ذینفعانی که از اجرا نشدن قوانین معطل، سود میبرند یا کسانی که اجرای قوانینی که سالها معطل مانده برای آنها زحمت ایجاد میکند، بلند شود. بطور مثال وقتی در بلوای «سردفتری و وکالت» بگونهای برنامهریزی شود که تلاشهای مجلس برای افزودن یک متن قانونی دیگر به قانون های ضدانحصار سانسور نشود، بدیهی است که همراه با صدای برخی کارکنان ناراضی معاونت، نعرههای کسانی که منافعشان را از دست میدهند از «دکانهای دو نبش دنیای رسانه» بلند شود. آقای شمسالدین حسینی رئیس محترم کمیسیون مربوط در مجلس شورای اسلامی به صراحت اعلام کردند که اگر صدا و سیما کار مجلس را پوشش خبری خوبی نمی داد، در ماجرای مجوزهای کسب و کار به نتیجه نمیرسیدیم.
وقتی در سالی که عنوانش «رشد تولید» است خبرنگاران تشویق شوند بجای تولید مستندهای پرزرق و برق کار خبرنگاریشان را بکنند و در معرکه «مجوزهای کسب و کار و تولید» طرف «قانون و مردم و تولیدکننده» بایستند، صدای نعرهها و دندان قرچههای از سر غیظ صاحبان امضاهای طلایی و «بوقچیهای رسانهای» شان و نیز بوروکراتهایی که بخش بزرگی از وقتشان صرف سردواندن تولیدکننده می شود، در میآید.
معاونت سیاسی اکنون در شرایطی است که می تواند با سری بلند اعلام کند در حال انجام کارش در حمایت از تولید و تولیدکننده است. اینجا همان جاست که بجای آنکه از نقاط ضعف معاونت سیاسی انتقاد شود از نقاط قوتش انتقاد میشود. بجای آنکه از معاونت سیاسی پرسیده شود چرا آن قدر که در حوزه رشد تولید اقدام کرده در حوزه مهار تورم اقدام نکرده، از عملکردش در حوزه رشد تولید انتقاد می شود.
در این دو سال تحولات داخلی معاونت سیاسی نیز در جهت کوچک و چابکسازی، حذف و ادغام دفاتر و ستادهای کم بهره، شفافسازی، کاهش هزینهها و فراهمسازی فرصتهای برابر برای خبرنگاران بوده است. طبیعی است که برخی از کارکنان توان کمتری برای تطابق خود با این تحولات دارند و این موضوع ممکن است اسباب دلخوری، نگرانی، اعتراض و رفتارهای دیگر را فراهم کند. افرادی هم که اجرای سیاست ها جدید موجب پیشرفت کاری آنها شده مشغول کارند و صدایی از آنها شنیده نمیشود.
ایجاد بیش از 40 گروه تخصصی در خبرگزاری صدا و سیما موجب افزایش سواد تخصصی (در کنار سواد خبرنگاری تلویزیونی) در حوزهها و زیرحوزه های اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ و در نتیجه عمق گرفتن اخبار و گزارشها و حل شدن برخی مشکلات مزمن کشور شده است. همزمان برخی سوژههای مهجور به واسطه تخصیص گروه و خبرنگار تخصصی از مهجوریت درآمدهاند. حالا تعداد بسیار بیشتری از خبرنگاران بجای آنکه بر اساس علایق و در شبکه مشکلات شخصی دنبال سوژه بگردند، نسبت به این موضوع حساس شدهاند که چرا و چه کسانی از اجرای یک قانون، یک دستورالعمل ساده یا یک آیین نامه بیهزینه که اجرای آن مشکلات قابل توجهی را حل میکرد خودداری کردهاند.
در خبرگزاری صدا و سیما به خبرنگاران اجازه داده شد براساس علاقهمندیها و تواناییهای خود در هر یک از این40 گروه تخصصی کار کنند. به خبرنگاران توانمند باشگاه خبرنگاران جوان هم فرصت بی سابقهای برای کار و عرضه آن روی آنتن داده شده است. خبرنگارانی که گزارش های شان غالبا در ضمیمه خبری ساعت 19 پخش می شد، اکنون در بخش های اصلی فرصت تولید خبر دارند. بخشی از منابع مالی که نویسندگان شبنامه از تقسیم «به ظاهر عادلانه» آن دلخورند،
صرف فرصتسازیها برای همین خبرنگاران توانمند شده است؛ هرچند که معاونت هیچگاه با کمبود منابع مالی برای تولید مواجه نبوده و افزایش درآمد کسی فعلا و تاکنون موجب کاهش درآمد دیگری نشده است. تفاوت دریافتی خبرنگاران توانمند باشگاه خبرنگاران جوان در دو دوره مورد اشاره در شبنامه به وضوح این را نشان میدهد. این را هم بد نیست بدانید که خبرنگاران باشگاه خبرنگاران جوان همان نیروهای قراردادی معاونت هستند. نیروها قراردادی که در شبنامه ادعا شده که معاون سیاسی به آنها «نیروهای کمیته امدادی» گفته است. این وصلهها به معاونی که به نیروهای توانمند باشگاه تا این حد میدان می دهد نمیچسبد.
درباره برنامهسازی در سال انتخابات و حساس کردن افراد کماطلاع از وضعیت برنامهریزی برای انتخابات در معاونت سیاسی هم خوب است یک نکته یادآوری شود. بر خلاف یکی از دروغ های گفته شده در این شبنامه، ستاد انتخابات معاونت نه تنها ۴ ماه زودتر از دورههای قبل رسما تشکیل شده و تاکنون بیش از جلسات یک سالِ ستاد انتخابات در دورههای گذشته تشکیل جلسه داده، بلکه عملکردش در هفته ثبت نام انتخابات روی آنتن دیده شد و در ماههای بعد نیز دیده خواهد شد.
طبیعی است که در رهگذر تغییرات در خبرگزاری صدا و سیما از جمله اضافه شدن نیروهای متخصص در حوزه اقتصاد و معلوم شدن تفاوت گزارشهای تخصصی و غیرتخصصی، دست تعدادی از رفقا از حوزههای پرخبر و «پرمنفعت» کوتاه شده و این دردآور است و البته درد عوارض دارد...
یکی از عوارض درد، ایراد گرفتن از هر تغییر کوچک و نسبت دادن آن به رأس مجموعه است. موارد مبتذلش را احتمالا در شبنامه منتشر شده به عنوان نامه تعدادی از کارکنان معاونت سیاسی خواندهاید. حذف سرویس بهداشتی که ماهها مورد استفاده قرار نگرفته بوده از آن جمله است. نمونه غیرمبتذلش هم ماجرای ایجاد استودیو در یکی از طبقات و احتمال ریزش سقف طبقه زیرین! است. نویسندگان نامه سعی کرده اند در این فقره از بیاطلاعی افراد خارج معاونت کمال بهره را ببرند. خوب است کسانی که شبنامه را خواندهاند اما ساختمان شیشهای را نمی شناسند، بدانند که سالهاست اخبار چند شبکه تلویزیونی نه در یک که در چند استودیو در همان طبقه مورد اشاره روی آنتن میرود. واقعیت این است که اگر بنا بود در ساختمان شیشهای سقفی بخاطر ساخت استودیو بریزد، سالها پیش ریخته بود.
کسانی هم که طبقه یک ساختمان شیشهای را ندیدهاند اما از مشکلات به وجود آمده شنیدهاند، همین را بدانند که شکل و شمایل فیزیکی و چینش تحریریه خبر در معاونت سیاسی کاملا منطق با چینش تحریریههای خبری در تلویزیون های حرفهای است. اتاقها و اتاقکها و دخمهها و دفتر و دستک منشیها حذف شدهاند و همه دارند کنار هم کار میکنند. اتفاقا برای همکاران خانمی که به هر علت نیاز به فضای خصوصی داشته باشند، فضا تخصیص داده شده است. جالب اینکه قبل از تغییرات، اتاق صرف غذا در طبقه یک خبرگزاری مختلط بوده و بسیاری از بانوانی که به علت مختلط بودن این مکان از آن استفاده نمیکردهاند میتوانند گواهی دهند.
ممکن است کسی معتقد باشد که این چینشها نیاز به اصلاحاتی دارد؛ اما نه اصلاحاتی که مد نظر نویسنده شبنامه است. در چینش نیروی انسانی هم تمام استانداردهای رفاهی و ایمنی (از جمله سرانه تخصیص فضای کار شخصی و عمومی برای هر نفر) کاملا رعایت شده است. استانداردهایی که پیش از این رعایت نمیشده است.
هر کس نگران بیتالمال است هم در جریان باشد فقط در یک فقره از تحولات در معاونت سیاسی ساختمان شبکه خبر بدون آنکه خللی در آنتن پیش بیاید، با حدود 3800 متر مربع زیربنا تحویل سازمان شده تا از پرداخت صدها میلیارد تومان رهن و اجاره سالانه بابت اجاره ساختمان خارج از محوطه جام جم جلوگیری شود.
با اجرای طرح تحریریه متمرکز، جزیرههای جداگانه در معاونت سیاسی به هم متصل شدهاند و تحت مدیریت واحد قرار گرفته اند. برخی از همکاران فعلا تصمیم گرفتهاند برای خدمت در سایر ارگانها و دستگاهها و نهادهای کشور از معاونت سیاسی مهاجرت کنند که به تصمیم شان احترام گذاشته میشود. اما همچنین بودند معدود افرادی که در جزیرههای مجزای سابق از طریق تعاملات ناسالم مشغول کسب حلال! بودهاند و اکنون کوله بارشان را بستهاند تا کاسبی شان را به خارج معاونت سیاسی منتقل کنند. کاسبی دشوارتر شده و کاسبی دشوار، درد دارد و درد هم صدا دارد...
شبنامهای که علیه معاونت سیاسی نگارش شده به نظر میرسد حاصل دستکم سه ماه کار مداوم و پژوهش! درباره برداشتهای حکیمانه! نگارندگان آن از تحول در معاونت سیاسی است؛ از نوع نگاهشان به «دمپایی» گرفته تا ایرادهای شان به محل پیشنهادی برای ساخت «استودیو». نشان به این نشانی که زمان انتشار شبنامه اواسط شهریور است و زمان برگزاری انتخابات اواسط اسفند و در متن نامه از عبارت «...کمتر از نه ماه مانده به انتخابات...» استفاده شده است.
سطح دانش نویسندگان هم از به کار بردن عباراتی مانند «رغم زدن» و «والامرو الیکم» بعد از سه ماه تلاش برای نوشتن متن پیداست.
ادبیات حاکم بر این شبنامه، ادبیات توهین و دروغ و مقاومت است؛ مقاومت در برابر تحول در کل بخشهای معاونت سیاسی از یک مجموعه اداری-رسانهای به یک مجموعه کاملا رسانهای با مدیریت واحد؛ توهینهایی که لابلای سطور بافته شده و دروغهای مبتذلی از قبیل توهین معاون سیاسی به مدیران سابق معاونت.
تحول در معاونت سیاسی نه کامل اجرا شده و نه آن چه اجرا شده ضرورتا بدون نقص بوده. آنچه مسلم است تحول با قدرت ادامه دارد و هنوز برخی ارکان آن به مرحله اجرا نرسیده است. بدیهی است که نقصهای آن (که بسیار کمتر از محاسنش هست) برطرف خواهد شد و قطعی است که برچسب زدن انگیزه تحول را در معاونت سیاسی کاهش نخواهد داد. مخالفان تحول، مسیرهای دیگر را آزمایش کنند.
ارسال نظر